خدا قبول می کنه
من که می گم نماز اینطوری خوندن قبوله. ارمیا به بابا گفت: بابا هنوز نماز نخوندیا. بخون. من خندیدم چون می دونستم چه نقشه ای در پس این حرف ارمیاست. طفلی بابایی. یک بار دیگه هم عکس از شیطنت ارمیا موقع نماز خوندن بابایی گذاشته بودم. حالا ائلمان مامان هم اضافه شده و ... دیشب مامانی می خواست نماز بخونه و این دو تا ووروجک رفتن زیر چادرش و مامانی هم نمی دونست چکار کنه. ائلمان بلایی طوری نشسته بود پشت پای بابایی که بابای بیچاره نمی تونست بلند شه. بابایی بعد از نماز داشت با کولوچه ها صحبت می کرد که این کار خوب نیست و از این جور حرفها و ائلمان هم خودش رو لوس کرده بود و رفته بود بغل بابایی و ارمیا هم داشت گوش م...
نویسنده :
مامان ارميا و ایلمان
10:16